- گونه سازی
- چهره سازی، چهره پردازی، نقش کردن صورت
معنی گونه سازی - جستجوی لغت در جدول جو
- گونه سازی
- نقش کردن صورت چهره سازی: اما کسی بهتر از او گونه سازی و چهره پردازی نکرد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نما آرایی عمل و شغل صحنه ساز
عمل و شغل لوله ساز، دکان لوله ساز
اولین نمونه یک رسم نقاشی یا طراحی معماری که فقط معرف مجموعه تقسیمات عمده آن است
آراستن صحنه نمایش یا فیلم با دکورهای مناسب، مجازاً به معنی ایجاد کردن وضعی ساختگی برای رسیدن به منظوری خاص
شغل و عمل صحنه ساز، کنایه از ایجاد وضع و حالتی دروغی و ساختگی برای جلب توجه دیگران